معامله
نوشته شده توسط : رضا

   ببین من می شم خود خود آشغالم. اون چیزی که واقعیه رو از زیر خروار ها لجن می کشم بیرون. باهاش دوست می شم و رسما هر غلطی که خواستم می کنم. به خودم مربوطه. اینجوری از زندگیم لذّت می برم.


   تو هم می شی خود خودت. روحت رو خالص می کنی و فقط برای خودت زندگی می کنی. مرکز جهان می شی.،. انگار که هیشکی وجود نداره. به خودت مربوطه. اونجوری از زندگیت لذّت می بری.


   و ما هیچ وقت سرمون رو تو زندگی هم دیگه فرو نمی کنیم؛ مگه اینکه عقایدمون بخواد تو زندگی افراد دیگه مداخله کنه.  و در نهایت لذّت خواهیم مرد.


چه طوره؟ دنیای لاکچری ای می شد، نه؟ 

معتقدم فقط در حدّ دو جمله با همچین دنیایی فاصله داریم:


^ جمله ی اوّل: به خودم مربوطه. / کاربرد: در انتهای هر جمله ی مفتی که از دهان دیگران شرّه می کند قرار دهیم./ طریقه ی مصرف: روزی سه بار. صبح، ظهر و شب.

^ جمله ی دوم: به من مربوطه؟ / کاربرد:  در ابتدای هر جمله ی که می خواهد از دهانمان شرّه کند قرار دهیم. / طریقه ی مصرف: روزی هزار بار. روزی هزار بار. روزی هزار بار.


و من اگه رئیس جهان می شدم، مردم از آزادی بی حد و مرزی که براشون وضع می کردم حوصله شون سر می رفت.


_ به مناسبت اینکه تو آرویش عزیز  با وجودی که خیلی دوستت دارم، امروز به خودت اجازه دادی موقع حرف زدن با من از جمله ی دوم حتّی یک بارهم استفاده نکنی. دیگه به دردم نمی خوری. دکمه ی حذف از زندگی برای همیشه._





:: بازدید از این مطلب : 22
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 2 شهريور 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: